نتایج عملیات بیت المقدس
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات بيت المقدس »
فتح خرمشهر بزرگترین پیروزی نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران در جنگ تلقّی میگردد. بر اساس اعلام قرارگاه مرکزی کربلا، خسارات وارده به یکانهای دشمن و میزان آن بدین شرح بوده است: الف)- لشکرها - لشکرهای ۳ زرهی، ۱۱ پیاده و ۱۵ پیاده که در محور خرمشهر استقرار داشتند، به میزان ۸۰% منهدم شدند. - لشکرهای ۵ مکانیزه و ۶ زرهی که در برابر قرارگاه قدس، در محور شمالی عملیات استقرار داشتند، با فرار و عقبنشینی به میزان ۲۰% آسیب دیدند. -...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات بيت المقدس »
فتح خرمشهر بزرگترین پیروزی نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران در جنگ تلقّی میگردد. بر اساس اعلام قرارگاه مرکزی کربلا، خسارات وارده به یکانهای دشمن و میزان آن بدین شرح بوده است: الف)- لشکرها - لشکرهای ۳ زرهی، ۱۱ پیاده و ۱۵ پیاده که در محور خرمشهر استقرار داشتند، به میزان ۸۰% منهدم شدند. - لشکرهای ۵ مکانیزه و ۶ زرهی که در برابر قرارگاه قدس، در محور شمالی عملیات استقرار داشتند، با فرار و عقبنشینی به میزان ۲۰% آسیب دیدند. -...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید حسین اندرز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اندرز »
خوننامه شهادت را که بگشایی، قصه حسینهای فراوانی را در آن خواهی خواند که به پیروی از حسین بن علی(ع) هر آنچه داشتند را برای دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی در کفه اخلاص نهاده و تقدیم دوست کردند. از آن حسینیان، به قصه حسین دیگری خواهیم پرداخت که در هشتم تیر ماه سال 1349 در سرگدار داراب، چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در طبیعت با صفا و پر سخاوت سپری کرد. تحصیلات ابتدایی را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اندرز »
خوننامه شهادت را که بگشایی، قصه حسینهای فراوانی را در آن خواهی خواند که به پیروی از حسین بن علی(ع) هر آنچه داشتند را برای دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی در کفه اخلاص نهاده و تقدیم دوست کردند. از آن حسینیان، به قصه حسین دیگری خواهیم پرداخت که در هشتم تیر ماه سال 1349 در سرگدار داراب، چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در طبیعت با صفا و پر سخاوت سپری کرد. تحصیلات ابتدایی را در...
-داستان بابای مهدی
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
از لحاظ رابطه عاطفی بین بچههای گردان کمیل و سردار شهید علی اصغر سرافراز، حاج آقا بنایی میگوید: رزمندهای در گردان کمیل بود که به او بابای مهدی می گفتند. به تازگی بچهای خداوند به او داده بود و اسمش را مهدی گذاشته بود. او خیلی به علی اصغر علاقه داشت. قبل از عملیات والفجر هشت من سراغ علی اصغر سرافراز و بچههای گردان کمیل رفتم. آنجا نشسته بودیم، شهید علی اصغر مرتب با بابای مهدی شوخی میکرد...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
از لحاظ رابطه عاطفی بین بچههای گردان کمیل و سردار شهید علی اصغر سرافراز، حاج آقا بنایی میگوید: رزمندهای در گردان کمیل بود که به او بابای مهدی می گفتند. به تازگی بچهای خداوند به او داده بود و اسمش را مهدی گذاشته بود. او خیلی به علی اصغر علاقه داشت. قبل از عملیات والفجر هشت من سراغ علی اصغر سرافراز و بچههای گردان کمیل رفتم. آنجا نشسته بودیم، شهید علی اصغر مرتب با بابای مهدی شوخی میکرد...
شهدا سال 65 -خاطراتی از برادر شهید اکبر ربیعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اکبر ربيعي »
در آخرین اعزام به جبهه، چون مدت ۲۲ روز از برگشتن او از جبهه نگذشته بود، از طرف خانواده از جبهه رفتن او ممانعت شد. به برادران گردان کمیل هم سفارش شده بود که از سوار کردن ایشان خودداری نمایند. ولی او بهوسیله دوستانش به خارج از شهر نیریز میرود تا در خارج از شهر سوار خودرو شود، ولی برادران گردان از بردن او به جبهه جلوگیری میکنند. بادلی شکسته و گریان و نالان بهوسیله خودروهای عبوری خود...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اکبر ربيعي »
در آخرین اعزام به جبهه، چون مدت ۲۲ روز از برگشتن او از جبهه نگذشته بود، از طرف خانواده از جبهه رفتن او ممانعت شد. به برادران گردان کمیل هم سفارش شده بود که از سوار کردن ایشان خودداری نمایند. ولی او بهوسیله دوستانش به خارج از شهر نیریز میرود تا در خارج از شهر سوار خودرو شود، ولی برادران گردان از بردن او به جبهه جلوگیری میکنند. بادلی شکسته و گریان و نالان بهوسیله خودروهای عبوری خود...
دوای دل درد
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1365 که گردان کمیل مدتی در خط خرمشهر مستقر بود، تدارکات گردان در یکی از ساختمانهای نزدیک خط مستقر شده بود. بچههای تدارکات گردان شبها نوشابهها را درون یخدانهای بزرگ میگذاشتند تا برای فردا خنک شود. در اواخر شب موقعی که بچههای تدارکات خواب بودند آقای غلامرضا نصرتی میگفت: من دلم درد گرفته و دوای دل درد میخواهم. این رمزی بود که باتفاق به نوشابههای خنک تدارکات گردان تک میزدیم. ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1365 که گردان کمیل مدتی در خط خرمشهر مستقر بود، تدارکات گردان در یکی از ساختمانهای نزدیک خط مستقر شده بود. بچههای تدارکات گردان شبها نوشابهها را درون یخدانهای بزرگ میگذاشتند تا برای فردا خنک شود. در اواخر شب موقعی که بچههای تدارکات خواب بودند آقای غلامرضا نصرتی میگفت: من دلم درد گرفته و دوای دل درد میخواهم. این رمزی بود که باتفاق به نوشابههای خنک تدارکات گردان تک میزدیم. ...
حال و هوای معنوی عملیات فتح المبین
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات فتح المبين »
برادرانی که در این عملیات حضور یافته بودند با حالی معنوی در مراسمهای نماز جماعت، دعای توسل و کمیل، شرکت میکردند. در شب عملیات معلم شهید مجید محمدزاده که در مرحله اول عملیات به شهادت رسید، سایر هم رزمان را قوت قلب می داد و با آنها شوخی و مزاح میکرد، یکی از نقاط قوت این عملیات حضور سردار رشید اسلام و سید الشهدای گردان کمیل، مرحوم حجه السلام والمسلمین سید عبد الرسول معصومی بود که مرتبا" برنامههای...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات فتح المبين »
برادرانی که در این عملیات حضور یافته بودند با حالی معنوی در مراسمهای نماز جماعت، دعای توسل و کمیل، شرکت میکردند. در شب عملیات معلم شهید مجید محمدزاده که در مرحله اول عملیات به شهادت رسید، سایر هم رزمان را قوت قلب می داد و با آنها شوخی و مزاح میکرد، یکی از نقاط قوت این عملیات حضور سردار رشید اسلام و سید الشهدای گردان کمیل، مرحوم حجه السلام والمسلمین سید عبد الرسول معصومی بود که مرتبا" برنامههای...
خط پدافندی تپه کدو
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
تپه کدو یکی از تپههای استراتژیک منطقه غرب و مشرف بر پادگان حاج عمران عراق میباشد که در عملیات والفجر دو به تصرف نیروهای خودی درآمد. حفظ این تپه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود. چون هر طرفی که در آن مستقر میشد، بر کل منطقه حاج عمران اشراف داشته و می توانست تحرک نیروهای طرف مقابل را کاملا" کنترل و بر آن اجرای آتش نماید . نگهداری و حفاظت از این تپه در سال 1362 به گردان کمیل...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
تپه کدو یکی از تپههای استراتژیک منطقه غرب و مشرف بر پادگان حاج عمران عراق میباشد که در عملیات والفجر دو به تصرف نیروهای خودی درآمد. حفظ این تپه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود. چون هر طرفی که در آن مستقر میشد، بر کل منطقه حاج عمران اشراف داشته و می توانست تحرک نیروهای طرف مقابل را کاملا" کنترل و بر آن اجرای آتش نماید . نگهداری و حفاظت از این تپه در سال 1362 به گردان کمیل...
انفجار خودرو حامل مواد منفجره
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
همانگونه که ذکر آن رفت، هدف اصلی از انجام عملیات شب 27/11/1364 استقرار در ضلع شرقی کانال آب، حد فاصل خورعبداله و دریاچه نمک بود. برای تأمین این هدف باید پل واقع بر روی این کانال تخریب میشد. رزمندگان عزیز گردان کمیل، حدود ساعت سه بامداد به پل مزبور میرسند و به وسیله بیسیم با فرماندهی گردان تماس گرفته و موقعیت خود را اعلام میکنند. امّا به علت عدم الحاق رزمندگان لشکر محمد رسولالله(ص)، هدف تأمین نمیشود و...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
همانگونه که ذکر آن رفت، هدف اصلی از انجام عملیات شب 27/11/1364 استقرار در ضلع شرقی کانال آب، حد فاصل خورعبداله و دریاچه نمک بود. برای تأمین این هدف باید پل واقع بر روی این کانال تخریب میشد. رزمندگان عزیز گردان کمیل، حدود ساعت سه بامداد به پل مزبور میرسند و به وسیله بیسیم با فرماندهی گردان تماس گرفته و موقعیت خود را اعلام میکنند. امّا به علت عدم الحاق رزمندگان لشکر محمد رسولالله(ص)، هدف تأمین نمیشود و...
تقلب در قرعه کشی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات کربلای 4 دو نفر از برادران پیک گردان کمیل بودند. قرار شد یکی از این دو به همراه شهید مرتضی جاویدی به آن سوی اروند (ضلع غربی) بروند و مسیر را شناسایی کنند. تا زمانیکه گردان از روی اروند حرکت کرد و به آن سو رسید بچهها را راهنمایی کنند. موقع انتخاب یکی از این دو نفر، بحث بیش آمد و هر دو اصرار داشتند که باید من بروم. چون به نتیجه نرسیدیم قرار شد قرعه...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات کربلای 4 دو نفر از برادران پیک گردان کمیل بودند. قرار شد یکی از این دو به همراه شهید مرتضی جاویدی به آن سوی اروند (ضلع غربی) بروند و مسیر را شناسایی کنند. تا زمانیکه گردان از روی اروند حرکت کرد و به آن سو رسید بچهها را راهنمایی کنند. موقع انتخاب یکی از این دو نفر، بحث بیش آمد و هر دو اصرار داشتند که باید من بروم. چون به نتیجه نرسیدیم قرار شد قرعه...
دوک نخ ریسی و کالک عملیات
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1362 که گردان کمیل در پادگان الغدیر اصفهان مشغول انجام تمرینات هلیبرد بود. بخاطر حساسیت مسأله و اینکه دشمن متوجه نشود به برادران تأکید شده بود که مسأله را کاملا" محرمانه تلقی کنند و مرخصی که میروند، صحبتی راجع به چگونگی عملیات و تمرینات و آموزشها نکنند. در همان ایاّم یکی از نفرات گردان که از مرخصی به اصفهان برگشته بود، وقتی که مسئول آموزش مجددا" روی محرمانه بودن کار و تمرینات تأکید مینمود، گفت: خدا...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1362 که گردان کمیل در پادگان الغدیر اصفهان مشغول انجام تمرینات هلیبرد بود. بخاطر حساسیت مسأله و اینکه دشمن متوجه نشود به برادران تأکید شده بود که مسأله را کاملا" محرمانه تلقی کنند و مرخصی که میروند، صحبتی راجع به چگونگی عملیات و تمرینات و آموزشها نکنند. در همان ایاّم یکی از نفرات گردان که از مرخصی به اصفهان برگشته بود، وقتی که مسئول آموزش مجددا" روی محرمانه بودن کار و تمرینات تأکید مینمود، گفت: خدا...